دل را عبرت ازین جهان بس


جان را عرفان جان جان بس

سر را سودای عشق جانان


از لذتهای جاودان بس

چشم و گوش و زبان و دل را


قرآن و حدیث و شرح آن بس

تن را خلقان و قرض نانی


از نعمتهای این جهان بس

آنگو راضی به این نباشد


او را رنج و غم روان بس

آلوده معصیت چو شد نفس


اقرار و انابت و فغان بس

آنرا که بصبر چارهٔ سازد


بیرون ز حساب اجر آن بس

آن مومن صالح العمل را


فردوس و نعیم جاودان بس

چون فیض انیس جان چو خواهی


یاد جانان انیس جان بس